سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شریفترین شرف، دانش است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :3
کل بازدید :133737
تعداد کل یاداشته ها : 30
103/2/12
3:17 ص

از دیرباز شهرمان بندرلنگه را بندر مروارید می نامیده اند. پس به جاست تا اطلاعات دقیقی از مروارید داشته باشیم.
مُروارید یا دُر، گوهری است معمولا سفید و درخشان که در اندرون برخی از نرم‌تنان دوکفه‌ای مانند صدف مروارید به وجود می‌‌آید.
وقتی جسمی خارجی مانند ذره‌ای شن بین صدف و پوسته او قرار بگیرد جانور لایه‌هایی مرکب از ماده آلی شاخی کونچیولین و بلورهای کلسیت یا آراگونیت را به دور جسم خارجی ترشح می‌کند. از این لایه‌های هم‌مرکز رفته رفته مروارید شکل می‌گیرد. جنس مروارید با جنس دیواره درون صدف یکسان است. شکل مروارید اغلب نزدیک به کره است هرچند به شکل‌های دیگر مانند گلابی و دکمه و حتی شکل‌های نامنظم هم دیده می‌شود. درشتی آن به درشتی دانه خشخاش تا تخم کبوتر است. رنگ مروارید اغلب سفید است ولی ممکن است به رنگ‌های صورتی و زرد و سبز و آبی و قهوه‌ای و سیاه نیز دیده شود. مروارید در خلیج فارس و اقیانوس هند و استرالیا صید می‌شود.
در قرن بیستم پرورش مروارید نیز رایج شد. برای تهیه مروارید پرورشی (که گاه مروارید مصنوعی نیز نامیده می‌شود) با سوراخ کردن پوسته صدف، یک قطعه مروارید بسیار کوچک را در درون صدف قرار می‌دهند تا جانور لایه‌هایی به دور آن ایجاد کند.
مروارید جزو سنگ‌ها نیست، اما در گروه‌ گوهرها قرار دارد. این‌ گوهر زیبا را مظهر پاکی ، زیبایی‌ و ظرافت‌ می‌دانند و بشر از چندین‌ هزار سال‌ پیش‌ آن‌ را می ‌شناخته‌ است.
یک‌ دانه‌ مروارید یا یک‌ رشته‌ مروارید
وقتی‌ ارزش‌ و قیمت‌ دارد که‌ گوهر ، صافی‌ و درخشش‌ طبیعی‌ داشته‌ باشد. با مروارید جواهراتی‌ چون‌ انگشتر، گردنبند ، سنجاق‌ سینه‌ و دستبند ساخته‌ می‌ شود.
اعراب‌ و هندوها از گذشته ‌های‌ دور شیفته‌ مروارید بوده‌اند و بر طبق‌ روایات‌ اعتقاد داشتند که‌ این‌ گوهر از قطرات‌ شبنم‌ - که‌ شب‌هنگام‌ از آسمان‌ به‌ دریا فرو می ‌ریزد و در دل‌ صدف‌ها جای‌ می‌ گیرد - به‌ وجود می ‌آید. هندوها بر این‌ باور بوده‌اند که‌ همراه‌ مروارید بخت‌ بلند هم‌ به‌ آدمی‌ روی‌ می ‌آورد، به‌ همین‌ دلیل‌ به‌ نوعروسان‌ مروارید هدیه‌ می‌ دهند.
در ایران‌ نیز در گذشته‌ و عصر حاضر رسم‌ بر این‌ بوده‌ که‌ در مراسم‌ عقد یا عروسی‌، مادرشوهر یک‌ رشته‌ مروارید به‌ عروس‌ خود هدیه‌ می ‌کرده‌ است. بسیاری‌ افراد همراه‌ داشتن‌ مروارید را برای‌ خود لازم‌ می ‌دانند و آن‌ را سرچشمه‌ شانس‌ و نیکبختی‌ خویش‌ به‌ حساب‌ می‌آورند. علت‌ این‌ اعتقاد به‌ محل‌ تولید و پیدایش‌ این‌ گوهر، یعنی‌ آب‌ ، برمی‌گردد.
عمر مروارید 100 تا 150 سال‌ است. در گذشته‌ فقط‌ در سواحل‌ دریاهای‌ آب‌ گرممروارید یافت‌ می ‌شد که‌ بدون‌ شک‌ مهمترین‌ آن‌ خلیج‌ فارس‌ بوده‌ است. بحرین‌ نیز یکی‌ از مراکز خرید و فروش‌ مروارید بوده‌ است. هم اکنون به‌ دلیل‌ پرورش‌ انبوه‌ در دیگر مناطق‌ دنیا در این‌ مناطق، تولید، صید و پرورش‌ مروارید رونق‌ کمتری‌ دارد. امروزه‌ بیشتر مرواریدها از سواحل‌ ژاپن ، چین ، هندوستان‌ و مرواریدهای‌ درشت‌ - که‌ به‌ صورت‌ گلابی‌ یا گِـرد با طیف‌ رنگی‌ بسیار وجود دارند - از سواحل‌ استرالیا و هائیتی‌ وارد بازارها می ‌شوند.
اشاره‌ می‌شود، از اواخر قرن‌ نوزدهم، صنعت‌ پرورش‌ مروارید در ژاپن‌ پایه‌ گذاری‌ شد و از سال‌ 1920 مرواریدهای‌ پرورشی‌ به‌ صورت‌ انبوه‌ وارد بازارهای‌ بین‌المللی‌ شد. برای‌ تهیه‌ این‌ نوع‌ مروارید روی‌ صدف‌ جراحی‌ انجام‌ می‌ شود و عضو تشکیل‌ دهنده‌ مروارید را جایگزین‌ می ‌کنند. سپس‌ طی‌ یک‌ تا دو سال‌ مروارید در درون‌ صدف‌ تشکیل‌ می ‌شود.
مروارید را براساس‌ شش‌ معیار ارزیابی‌ می‌کنند:
لایه‌ صدفی؛ گوهر؛ رنگ؛ شکل؛ اندازه؛ بی‌نقص ‌بودن
لایه‌ صدفی‌ بستگی‌ به‌ زمان‌ وجود مروارید در درون‌ صدف‌ دارد و هر چه‌ این‌ لایه‌ ضخیم ‌تر باشد ، ارزش‌ مروارید بیشتر خواهد بود. این‌ لایه‌ در اصطلاح‌ عامیانه‌ و بعضی‌ از جواهر فروشان‌ به‌ چند پوست ‌بودن‌ مشهور است ؛ برای‌ مثال‌ می ‌گویند سه‌ پوست، یا یک‌ پوست،‌ که‌ منظور ضخامت‌ لایه‌ است. منظور از گوهر مروارید درخشش‌ آن‌ است‌ که‌ باید مات‌ و کدر نباشد.
مرغوب ‌ترین‌ رنگ‌ مروارید، سفید و سفید مایل‌ به‌ صورتی‌ است، چون‌
با رنگ‌ پوست‌ اکثر انسان ‌ها متناسب‌ است بهترین 
شکل‌ آن‌ نیز کروی‌
است‌ و هر چه‌ مروارید گردتر و درشت‌ تر باشد گرانبهاتر است. 
                                                                    
            


86/1/29::: 11:20 ص
نظر()
  
  

وجه تسمیه روستای دیوان
دیوان در لغت به معانی زیر می باشد:
محل گردآوری دفاتر(مجمع الصحف)

صورت حساب : کلمه دیوان در نزد مسلمین در آغاز جهت ثبت و ضبط مداخل و مخارج مملکت به کار می رفته است.

مناوی می گوید که دیوان به معنای صورتحساب است و سپس بر حسابگر و جای و موضع وی اطلاق گردیده است.

دیوان اطلاق به دفتر می شده است سپس به هر کتابی اطلاق گردیده و گاه مجازاً اختصاص به مجموعه شعر شاعری می یافت . دیوان بر پنج معنی است : کتاب ، محل کتاب ، دفتر ، مطلق کتاب و مجموعه اشعار(از تاج العروس)

دیو به معنی جن می باشد و به جمع الف و نون فارسی(جن ها)

مولف تاج العروس در سبب تسمیه اولیه دیوان می گوید چون کسری سرعت عمل منشیان را در اجرای کارها ملاحظه کرد گفت این کار دیوان(جن) است.

(برگرفته از لغت نامه دهخدا)

سه روایت در این باره موجود می باشد که به اولویت به شرح ذیل می باشد:

1.       با ورود مرزوقیان به کافرغان (دیوان غربی ) سیستم اخذ مالیات از مردم منطقه اجرا گردید و مردم پرداخت مالیات را نوعی دین (وامی که ادای آن در مدت معینی باشد لغت نامه دهخدا) می دانستند آن محل را محل اخذ دین نامید و دیوون نامیده اند و بعد از آن به دیوان تغییر نام یافته است .

«مرزوقیان» از عرب‌های بیابان شبه‌جزیره عربستان و منطقه نجد هستند. ایشان از تبار آل بوسلطان و از شاخه قبیله عجمان از نسل نشوان بن مرزوق بن علی بن هشام از بطون یام، نسب این قبیله به همدان (به سکون میم) می‌رسد.مرزوقیان در سده دهم هجری قمری از بادیه نجد در عربستان به شیبکوه در جنوب ایران مهاجرت کرده‌اند، و پس از مدتی استقرار در منطقه جلفار در سال ۱۱۶۹ هجری قمری وارد منطقه «شیبکوه» می‌شوند، در ابتداء امر در روستای دیوان غربی یا کافرغان نشیمن می‌گزینند و پس از مدتی از کافرغان به مغویه نقل مکان می‌کنند، در این انتقال سرپرست قبیله مرزوقی، بزرگ ایشان شیخ راشد بن مطر مرزوقی بودند.واز آن به بعد روستای «مغویه» را مقر حکم خود قرار می‌دهند.                                                                      (منبع : الوحیدی الخنجی، حسین بن علی بن احمد، «تاریخ لنجه» ، چاپ دوم، دبی: دار الأمة للنشر والتوزیع، ۱۹۸۸ میلادی به (عربى).

2.       با ورود قبیله مرزوقیان به این منطقه و اختصاصی محلی از آن به دفاتر ثبت و ضبط دخل و خرج ها ، آن منطقه را دیوان یعنی جای حسابگری نامیدند و با گسترش آن منطقه و سکنی گزیدن اهالی مناطق دیگر در آن کافرغان به دو قسمت تقسیم و قسمت شرقی آن را دیوان نامیدند و بعد از گسترش دیوان ، و مهاجرت اقوام مرزوقی به مغویه ، کافرغان نیز دیوان غربی خوانده شد . تا هنگامیکه قبال دیگری از چارک به این منطقه آمده و کافرغان رونق دوباره ای گرفت .

3.       در قسمت غربی دیوان کنونی ، در تپه لوندی افرادی سکونت داشته که زرتشت بودند و مردم منطقه آنان را گبر می نامیدند. ( در اوایل ورود اسلام به ایران مسلمانان ، زرتشتیان را گبر یعنی کافر می خواندند.) تعدادی از آنان مراسم شعر خوانی راه انداخته و کتابهای شعر فراوانی داشتند و با هم مشاعره می کردند. ره گذرانی که از آن منطقه می گذشتند برای استراحت و سپری کردن وقت نزد آنان می رفتند و به مشاعره آنان گوش می دادند بعد از مدتی آن منطقه را دیوان برگرفته از دیوان اشعار می گویند دیوان حافظ مد نظر بوده است می نامند.

راویان علی عبدالله مدیلا  بحرپیما ، عبدالله عبدالرحیم دهقان و صالح شهریار بحری 

موضوع بعدی : الشاشه (گردی) ، ابتکار یک دیوانی


86/1/20::: 10:8 ص
نظر()
  
  

به نام خدا

ثبت تاریخ روستای دیوان را از زمان ورود به دانشگاه و در هنگام تحقیقی که در این زمینه استاد به من محول کرد شروع کردم . در این وادی دوست گرامی من آقای یوسف دیوانی که هم اکنون ریاست اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان بستک از استان هرمزگان را عهده دار می باشد. همراه شد و با کمک همدیگر تحقیقاتی را در این زمینه شروع کردیم . هم اکنون چکیده ای از آن کار تحقیقاتی که امیدوارم در آینده ای نه چندان دور به کتاب تاریخ روستای دیوان تبدیل شود شرح داده می شود.

روستای دیوان در ۳۶ کیلومتری شمالغربی شهر بندرلنگه (جاده بندرلنگه - گاوبندی) در موقعیت جغرافیایی ۲۶ درجه و۳۴ دقیقه شمالی و ۵۴ درجه و ۳۴ دقیقه شرقی قرار دارد.

اولین طایفه مستقر شده در روستای دیوان

اولین طایفه ای که در روستای دیوان مستقر شده اند هم اکنون به نام دیوانیان شناخته می شوند که  چهار نسل پیش به این منطقه آمده اند و هم اکنون در قسمت غربی روستا سکونت دارند. این طایفه بعد از سکونت در منطقه به کار ماهیگیری و کشاورزی مشغول شده اند .در چندین سال پیش که صیادی با بوبا(وسیله ای شبیه به لنج ماهیگیری با مقیاس کوچکتر که با پارو هدایت می شد) رونق فراوانی داشت گروهی به نام این طایفه (علی عبودِ ها)  شناور مخصوص خود را داشته و قسمتی از ساحل را به خود اختصاص داده بودند. قابل ذکر است که در زمانهای پیش طایفه هایی که بوبای مخصوص  داشتند یک قسمت از ساحل را به مالکیت خود در می آوردند که در صورت تجاوز دیگری به حریم آنان  دعواهای طایفه ای  شروع  و مسئله به کدخدا کشیده می شد .  آنان در یافته بودند که این نوع قرارداد شامل حال همه می شود و آن را پذیرفته بودند .هم اکنون از نوادگان این طایفه محمد علی عبدالله دیوانیان در قید حیات می باشد. که به شغل صیادی مشغول می باشند.

              موضوع بعدی : وجه تسمیه روستای دیوان


86/1/19::: 4:19 ع
نظر()
  
  

با توفیقی که خداوند رب العالمین به من داد و حاصل تجربیاتی که در زمینه نگهداری و تعمیرات در ۳ سال کار در مجتمع آرماتیک چهارم (پتروشیمی برزویه) به دست آوردم ، تهیه نرم افزار  PM(Online) می باشد که هم اکنون با فراغ بال و مطمئن کارهایمان را انجام می دهیم و خدا را شاکرم که باعث صرفه جوی هر چند ناچیز بایت خرید نرم افزار مشابه تعمیرات موجود دربازار برای ملت ایران شدم. این موفقیت و شادی خود را با تمام دوستان و همشهریان  عزیزم تقسیم می نمایم و به مردم خوب بندرلنگه ، پدرگرامی ، مادر عزیز ، و همسر مهربانم تقدیم
 می کنم.

اینجانب همیشه اعتقادم بر این است که خواستن توانستن است .

 

( رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود          رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود)

 

                                                                                                    با تشکر

خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا)

خبرگزاری نفت و انرژی (شانا)

خبرگزاری صنایع ملی پتروشیمی (نیپنا)


  
  
<   <<   6