برادرت را با نیکویى بدو سرزنش کن ، و گزند وى را به بخشش بدو به وى بازگردان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :22
بازدید دیروز :18
کل بازدید :135126
تعداد کل یاداشته ها : 30
03/12/24
3:11 ع

روزها از این  ماجرا می گذرد . مبارزه با بد حجابی ، مبارزه با اراذل و اوباش و ... ، با دوستان در پی بررسی این موضوع برآمدیم . آیا نفس عمل خوب است یا بد ، آیا روش عمل مناسب است یا نامناسب ، حدود جوامع چگونه مشخص می گردد و چندین موضوع دیگر.

یکی از دوستان می گفت ، همان که ما در یک جامعه زندگی می کنیم ، ملزم به رعایت قوانین آن جامعه می باشیم . دوست دیگر عنوان می کرد، انسانها آزاد آفریده شده اند تا هنگامیکه اعمال و رفتار آنان ضرری متوجه دیگری نگرداند، نباید منع قانونی داشته باشد. یکی از دوستان اظهار نمود قانون واضح نمی باشد و قانون مشخصی وجود ندارد و دهها موضوع دیگر.

به نظر شما حکومت چه خط قرمزی را برای خود در مقابل شهروندان مشخص نموده است . آیا همانطور که شهروندان حق پیشروی تا مرزی دارند که آن را خط قرمز می نامند و گذر از آن موجب عواقب وخیمی می شود . دولت برای خود هم خط قرمزی را مشخص کرده است و این اعمال در محدوده آن خط قرار می گیرند یا که نه حکومت هیچ حد و مرزی را برای خود قائل نمی شود. در حال حاضر باوجود بزرگانی در حوزه های سیاست و دین در کشور عزیز مان ایران و قانون اساسی جامعی که جمهوری اسلامی ایران دارا می باشد گزینه دومی دور از انتظار می باشد . پس گزینه اول ملموس تر می باشد و حکومت نیز در مقابل شهروندان خود خط قرمزی را رعایت می کند . حال می ماند تعریف و محاسبه خط قرمز و یا خط قرمزها ، آیا این خطوط از طرف قوه مجریه باید مشخص گردد و یا قوه مقننه ، همانطور که همه می دانیم قانونگذاری از وظایف قوه مقننه می باشد و قوه مجریه آنرا به اجرا در می آورد. زمانی نزدیک به سه دهه از انقلاب ارزشمند ایران می گذرد و در این مدت فراز و نشیب هایی را شاهد بوده ایم . قانون باید در جوامع اجرا شود ، چون در غیر اینصورت هرج و مرج باعث نابودی جامعه می گردد. حتی اگر شهروند اعتقادی غیر از اعتقاد حکومت و دین و مذهبی غیر از دین ومذهب سران و قانونگذاران آن حکومت داشته باشد. آیا پاک کردن صورت مساله ، مساله را حل می کند . پاسخی واضح در این مورد وجود دارد و همانند موجودی می باشد که چشمهای خود را بسته و آنگاه فکر می کند دیگران هم او را نمی بینند. چنین مساله ای در تمامی جوامع وجود دارد ، چرا در جامعه ما این مساله به مشکل تعبیر شده است ، جامعه از علایق ، تفکر، عقیده و ...  مختلف تشکیل شده است . برخورد ومقابله با هر کدام موجب جبهه گیری آن گروه می گردد. رفتار و کردارهایی غیرانسانی وجود دارد باید آنان را اصلاح کرد نه اینکه در پی نابودی آن باشیم. به عنوان مثال کسانی که ما آنان را اراذل و اوباش می نامیم . کارهای بسیار زشت و ناشایستی در کوچه و خیابانها انجام می دهند و مستحق بدترین مجازات می باشند ولی باید یک سوزن به خود زد و دید ما برای آنان چه کار کرده ایم ، مگر آنان فرزندان این مرز و بوم نیستند ، مگر آنان نسل انقلاب نیستند، چرا از بیکاری و نداری باید اسیر غولهای مافیایی شوند که راهی به جزء نابودی در پی ندارد ، این موضوع روشن و واضح می باشد، آیا شما تا به حال مشکلی برنخورده اید که اگر مدتی بیشتر طول می کشید خدای ناکرده شما را به کام نابودی می کشاند اکثر ما آن را تجربه کرده ایم . پس بیائید و ببینیم همان کسانی که آنان را اراذل و اوباش می نامند همانند ما می باشند که مشکل آنان طولانی تر از مشکل ما شده است ، باید مشکل آنان را حل نمود ، مشکل اقتصادی ، مشکل اجتماعی ، مشکل شخصیتی و ... چرا آنان را تافته جدا بافته می نامیم . آیا اگر در لباس ما قسمتی  دارای مشکل باشدآن را جدا و بیرون انداخته می شود . پس اگر این کار شود آن لباس بدرد پوشیدن نمی خورد. جامعه هم چنین است پس کاری نکنیم که جامعه ما ظاهراً اسم جامعه را یدک بکشد و از درون خالی باشد .

دست به دست هم دهیم به مهر                                                                                  میهن خویش را کنیم آباد

   

  


86/3/2::: 9:24 ص
نظر()